اقتصاد کینزی و کلاسیک دو مکتب فکری اساسی در علم اقتصاد هستند که دیدگاههای کاملاً متفاوتی نسبت به نقش دولت و عملکرد بازارها ارائه میدهند. این جدول تفاوتهای کلیدی را به صورت خلاصه نشان میدهد:
| معیار مقایسه | اقتصاد کلاسیک | اقتصاد کینزی |
| بنیانگذار | آدام اسمیت (قرن 18) | جان مینارد کینز (1936) |
| دیدگاه نسبت به بازار | خودتنظیمگر (دست نامرئی) | نیازمند مداخله دولت |
| بیکاری | موقت و اختیاری | ممکن است بلندمدت باشد |
| سیاستهای اقتصادی | عدم مداخله دولت (لیبرالیسم) | مداخله فعال دولت |
| انعطافپذیری قیمتها | کاملاً انعطافپذیر | چسبنده و غیرانعطافپذیر |
| تأثیر پسانداز | همیشه مفید است | ممکن است مضر باشد (پارادوکس پسانداز) |
| سیاستهای مناسب | پولی | مالی (مالیات و مخارج دولت) |
تحلیل عمیقتر:
- بازارها و تعادل:
- کلاسیکها معتقدند بازارها به طور طبیعی به تعادل میرسند.
- کینزیها معتقدند بازارها ممکن است در تعادل ناکارآمد باقی بمانند.
- بیکاری:
- در دیدگاه کلاسیک، بیکاری داوطلبانه است.
- کینز معتقد بود بیکاری غیرارادی میتواند وجود داشته باشد.
- سیاستهای اقتصادی:
- کلاسیکها مخالف مداخله دولت هستند.
- کینزیها از سیاستهای مالی فعال حمایت میکنند.
- چسبندگی قیمتها:
- کلاسیکها معتقدند قیمتها سریع تنظیم میشوند.
- کینزیها استدلال میکنند که قیمتها به کندی تغییر میکنند.
جمعبندی:
اقتصاد کلاسیک بر آزادی بازار تأکید دارد، در حالی که اقتصاد کینزی نقش فعال دولت را در ثباتبخشی به اقتصاد ضروری میداند. امروزه بسیاری از اقتصادهای جهان ترکیبی از این دو دیدگاه را به کار میگیرند.